Last Alart

ساخت وبلاگ

دستم و تکیه می دم به دیوار کنارت تا راهت و سد کنم و نتونی بری، زل می زنم توی چشمات با این که ازم بیشتر از یه سر و گردن بلندتری. نمیتونم بذارم دوباره بری و چیزهایی و با خودت ببری که مدتها از داشتنشون محرومم.
نه! نمیتونم بذارم بری. من جنگیدم تا از دستت ندم، من خون ریختم ، حرف شنیدم ، تا مرگ جا داشت دنبالش راه افتادم که تو نری! میدونی چرا؟ چون هیچ چیزی و اندازه تو توی این دنیا نمی خواستم که بتونه آرومم کنه، چون هیچ کس شبیه تو نیست. همه یه نسخه کپی ان از هم، هیچ کس به اصالت تو نیست. چون نمیدونم کجای دنیارو بگردم که بتونه حتی 5 درصد خاطراتی که باهم داریم و برام بسازه.
من نمیتونم بذارم بری. من و تو دوساله این همه راه اومدیم باهم، من و تو به اندازه موهای سرت بحث و جدل ناجور داشتیم. آخه جانان ، با همه بدبختیا، من و تو باهم خوشبخت بودیم...
کجا می خوای بری؟ قلبت اینجاست، چی و داری رها می کنی که به چی برسی؟ 
من از هرچیزی که بگی می گذرم تا تو حالت خوب باشه، بدون من حالت خوبه؟ 
کی میخواد حالت و خوب کنه جانان؟ کی میتونه بفهمه تو با همه فرق داری؟
به خدا که اونا نمیفهمن، ببین، این منم که از بینشون برگشتم! این زخمایی که می بینی کار اوناست،عمیقن نه؟ 
جانان، اونا بعد یه مدتی نمی ذارن آب خوش حتی از گلوی توام بره پایین...
حسد مارو کشید پایین، با بخل کشیدنمون پایین و جدامون کردن، ولمون کردن به حال خودمون.
من نمیتونم بذارم بری. مگه نمیگی قلبت اینجاست؟ من که بمیرمم بهت آسیب نمی زنم..کجا میخوای بری که تضمین کنن آرامش تو؟ 
جانان کی میخواد نازتو بکشه، قدر قشنگیاتو بدونه برات تا صبح از همین خزعبلات بنویسه توام بخندی بهشون ؟ 
نرو جانان.
توی چشمات نگاه می کنم، توی چشمام می خونی،
قسم می خورم نمی ذارم کوچک ترین چیزی روحت و خراش بده، هرچی کردم و نکردم برات جبران می کنم،
تو فقط نرو، اونا به هیچ کدوم ما رحم نمی کنن! 
من زورم نمیرسه در و روت قفل کنم، جلوت درآم گستاخ شم توی روت و صدامو بندازم تو سرم.
من فقط از ته وجودم، خواهش می کنم که نری. 
ولی
اگه دلت اینجا نیست،
برو جانان فدای سرت،
برو پشت سرتم نگاه نکن، دلتم نسوزه من هوای خودم و دارم،
خدا اینطوری خواسته دیگه، فدای یه تار موت،
یه روزم تو اینارو به کسی میگی که از ته دلت بخوایش، دوستش داشته باشی،
یکی که فطرتش پاکه،
آدم خوبیه،
آدم خوبیه،
آدم خوبیه..

دریای تلخ...
ما را در سایت دریای تلخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamtsa بازدید : 47 تاريخ : شنبه 4 آبان 1398 ساعت: 11:37